متدولوژی ارزشیابی و آموختههای اجرایی
Valuation Methodology
طی این مدت انجام ارزشیابی سهام، معاملات ادغام و تملک (M&A)، مشاورۀ مدیریت و تعامل با افراد مختلف از جمله کارفرمایان، برداشتهایی از متدولوژی ارزشیابی و کاربردهای آن حاصل شده که برخی از آنها را طی سلسله مطالبی عرضه خواهم نمود که در صورت مفید بودن، مورد استفاده و در غیر این صورت، مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
بخش اول این برداشتها در ادامه به شرح زیر میباشد و بخشهای بعدی نیز در پستهای آتی عرضه خواهد شد:
۱- جهان بینی: متدولوژی ارزشیابی سهام میتواند به مثابه یک جهان بینی در حل مسائل مالی مورد استفاده قرار گیرد. اگر بپذیریم که در یک شرکت (بنگاه انتفاعی)، هر فعالیتی که صورت میگیرد، میبایست در جهت خلق ارزش در آن شرکت باشد، متدولوژی ارزشیابی، کاربردهای بسیاری نظیر تدوین استراتژی، مالی شرکتی و ارزیابی عملکرد شرکتها دارد. نتیجه آنکه کاربرد متدولوژی ارزشیابی صرفا به ارزشیابی سهام محدود نمیشود.
۲- چندرشتهای بودن: انجام باکیفیت (انجام غیرچینی!) ارزشیابی سهام مستلزم گردآوری تیمی از کارشناسان مالی، حسابداری، اقتصادی، آمار، فنی صنعت مورد مطالعه و در نهایت دانش سیستمی به عنوان عامل پبوند دهندۀ رشتههای مختلف مورد استفاده است. به عبارت دیگر، انجام و حتی آموزش با کیفیت ارزشیابی، قائم به تیم (سیستم) است، نه قائم به فرد.
۳- اصول و مفروضات: انجام و مدلسازی ارزشیابی سهام مشابه هر دانش دیگری، مبتنی بر یک سری اصول و مفروضات است که از اصول مهم آن میتوان به اصل سازگاری (Consistency) و اصل یکپارچگی (Integrity) اشاره کرد. بسیاری از خطاها و اشتباههای ارزشیابی که کارشناسان مرتکب میشوند ناشی از عدم توجه به این اصول است. مفروضات هم به دو صورت مفروضات آشکار و مفروضات پنهان در پسِ ارزشیابی وجود دارد. انجام صحیح ارزشیابی سهام در گرو آگاهی نسبت به اصول و مفروضات آن میباشد.
نویسنده: عباس گمار (مدرس گروه مالی شریف)