اقتصاد رفتاری چگونه به خطاهای گفتاری میانجامد
علوم رفتاری به ما نشان میدهند که بشر فریب تصادفی بودن امور را میخورد، اما با در نظر گرفتن اینکه بر خلاف نوع بشر، روانشناسان هرگز در معرض فشارهای تکامل تدریجی نبودهاند، این را فراموش میکند که روانشناسان حتی بیش از این فریب میخورند.
اقتصاد رفتاری تمایل به خلق سوگیریهایی دارد که در واقع سوگیری نیستند (و به دلیل ایجاد انگیزه برای حل این سوگیری های غیرواقعی، باعث مشکلات میشود). تولید این سوگیریها، تقریباً همیشه از فقدان دانش نسبت به ریسک و احتمال توسط دانشمندان ناشی میشود و به سقلمههایی منتهی میشود و اقداماتی را تشویق میکند که برای افراد و جامعه خطرناک هستند. منبع (۱) نشان میدهد که عقاید مادربزرگ شما (و خرد رایجی که میلیون ها سال به بقای بشر کمک کرد)، از چنین قواعدی اتکاپذیرتر هستند. اساس این مشکل، از دعوت به استفاده از سقلمه برای هدایت شهروندان ناشی میشود.
خطای ۱ – نرمالسازی مجدد
رفتار جمعی مستقیماً از رفتارهای تک تک افراد، نرمالسازی مجدد نمیشود. سوگیریهای فردی، سوگیریهای جمعی را شکل نمیدهند. میتوانید هر چقدر که میخواهید درباره مفاهیم روانشناسی که چیزی از بازارها به شما نمیآموزد، مطالعه کنید. قاعده اقلیت در کتاب پوست در بازی را مطالعه کنید. تنها استثنای ادعای فوق، در دنبالههای پهن رخ میدهد که علت آن، عدم بازنمایی ویژگیهای جمعی دادههای موجود در دنبالههای پهن است.
خطای ۲ – نظریه ارگودیک (Ergodicity)
احتمالات زمانی، با اثرات احتمالات کلی تجمیع نمیشوند. در دنبالهها، مسائل تشدید میشوند. آزمایشهای دارای یک تکرار، پویایی رفتار را نشان نمیدهند. مطلوبیت در این آزمایش ها مشخص نیست.
خطای ۳ – رشد کمتر از نمایی
برای مثال، مقالهای به قلم تیلر در خصوص معمای صرف سرمایه، یک بحث سادهانگارانه است (۲). این همان داستان زندگی من است. با انجام رفتارهای حدی متوجه آن خواهید شد.
خطای ۴ – وابستگی آسیب و حسابداری ذهنی
آسیبشناسی حسابداری ذهنی با نتایج تئوری اطلاعات در تضاد است. منابع (۳) و (۴) را ببینید. حسابداری ذهنی یک سازوکار دفاعی برای تمایل ارگودیک است. این امر به رهنمود کِلی یا راهبردهای محدب منجر میشود. برای مثال، آن مرد غافل، ریچارد تیلر متوجه نیست که اگر با سرمایه اولیه به شکلی متفاوت از اعانهها کار نکنید، در صورت وجود کمترین شکل از مانع جاذب (مانعی که در برابر گسترش نوآوری ها و اشکال فرهنگی قرار میگیرد- مترجم)، نابود خواهید شد. بازی با وجوه متعلق به شرکت، ارگودیک را بازیابی میکند. گویا تیلر رفتار آستانهای را نیز درک نمیکند.
خطای ۵ – کمبرآورد قوی سیاه
توزیع حدی، با توزیعهای ناپارامتری تجربی کشف نمیشوند، حتی بدون افزودن مساله بقا، اقتصادهای رفتاری در زمان ارزیابی ریسک، قواعد سادۀ تئوری ارزش حدی را نقض میکنند. ریاضیات ساده.
خطای ۶ – ابراحتمال
فراموش کردن اینکه احتمال یادآور خطا است. مشخصاً در صورتی که یک شخص از احتمالات تصادفی استفاده کند، سوگیری ناشی از ترجیحات مطرح در توالی زمانی از بین خواهد رفت. برای مثال، اگر فردی به شما الف) یک سیب در انتهای امروز در مقایسه با دو سیب در انتهای فردا، و ب) یک سیب در انتهای یک سال بعد در مقایسه با دو سیب در انتهای یک سال و یک روز بعد پیشنهاد کند، در صورتی که ریسک اعتباری هر فرد را به شکل تصادفی برآورد کنید، انتخاب گزینه اول در پیشنهاد الف و انتخاب گزینه دوم در پیشنهاد ب هیچ تضادی به همراه نخواهد داشت. ما این کار را با ریسک اعتباری انجام میدهیم، و احتمال اینکه پیشنهادکنندۀ شرط، فردی برنده باشد یا یک بازنده، را اضافه میکنیم (۵).
خطای ۷ – زیانگریزی
زیانگریزی یک ویژگی ریاضیاتی برای هر چیزی است که روی بقا شرطی شده است، و یک ترجیح روانشناسی نیست. تحدب/تقعر، به دلیل فاصله از شکستپذیری و مدنظر قرار دادن فرد یا جمع اتفاق میافتد (۶). ریاضیات ساده.
خطای ۸ – پیشبینی دودویی
پیشبینی به جز مواقعی که شرایط بسیار محدودی وجود دارد، نمیتواند کلامی باشد. تحلیل پیشبینی از تمام جوانب ناقص است، اما عمدهترین نقص آن، به کار بردن نتایج حاصل از پیشبینیهای کلامی برای جریانهای بازدهی غیرخطی حاصل از تصمیمات پویا، مخصوصاً آن پیشبینیهایی است که در معرض شکست قرار دارند.
خطای ۹ – منطقگرایی جمعی
در نظر گرفتن منطقگرایی فردی بدون کمترین تلاش برای اثبات شروطی که تلاشهای انتقال مقیاس در آنها کاربرد دارند، به منطقگرایی جمعی میانجامد (راهنمایی: دنبالههای پهن). ریاضیات ساده.
خطای ۱۰ – مشکل زمینه میانگین
میانگینها در وجود پاسخهای محدب و اثرات دست دوم، نماینده جامعه نیستند. ریاضیات ساده.
خطای ۱۱ – ریسک سیستمی در برابر ریسک ویژه
ناتوانی در تمایز بین ریسگ جمعی و فردی. ریسک سیستمی موجود متفاوتی است. در این ریسک، تصمیمگیری در واحدی رخ میدهد که بر مجموعه نیز اثر میگذارد.
خطای ۱۲ – مقادیر احتمال
مقادیر احتمال، تصادفی و بریده بریده هستند. این اشتباهی رایج در روانشناسی است. بسیاری از نتایج در روانشناسی، فارغ از مبتنی بودن بر آزمونهای آزمایشگاهی، قابل تردید هستند.
Refrences
- N. Taleb, Skin in the Game, Hidden Asymmetries in Daily Life, Pengui n (London) and Random House (N.Y). 2018.
- Benartzi and R. H. Thaker, “Myopic Loss Aversion and the equity premium puzzle.” The quarterly journal of Economics, Vol, 110, No. 1, pp. 73-92. 1995.
- KL., Kelly, “A new interpretation of information rate.” Information Theory, IRE Transaction on, Vol 2, no. 3, pp, 185- 189, 1956.
- O. Thorp, “optimal gambling systems for favorable games,” Revue de I’Institut International de Statistique, pp. 273- 293, 1969.
- Peters and M. Gell-Mann, “Evaluating gambles using dynamics,” ArXiv preprint arXiv: 1405.0585. 2014.
- N. Taleb and R. Douady, “Mathematical definition, mapping, and detection of (anti) Fragility,” Quantitative Finance, 2013.
نویسنده: نسیم نیکلاس طالب
مترجم: “شاهین احمدی” دانشآموخته دانشگاه علامه طباطبایی